نمیدانم

نمي دانم چه مي خواهم خدايا 

به دنبال چه مي گردم شب و روز 

چه مي جويد نگاه خسته من 

چرا افسرده است اين قلب پر سوز 

ز جمع آشنايان مي گريزم 

به کنجي مي خزم آرام و خاموش 

نگاهم غوطه ور در تيرگي ها 

به بيمار دل خود مي دهم گوش 

گريزانم از اين مردم که با من 

به ظاهر همدم و يکرنگ هستند 

ولي در باطن از فرط حقارت 

به دامانم دو صد پيرايه بستند 

از اين مردم، که تا شعرم شنيدند 

برويم چون گلي خوشبو شکفتند 

ولي آن دم که در خلوت نشستند 

مرا ديوانه اي بد نام گفتند 

دل من، اي ديوانه من 

که مي سوزي ازين بيگانگي ها 

مکن ديگر زدست غيرفرياد 

 خدا را، بس کن اين ديوانگي ها

صدایم کن

نفس های تو در گوشم کلامی عاشقانه ست

اگر ازبودن و ماندن بدون عشق دیگرم شادی

صدایم کن....دعوتم کن

به آغازی که من بی عشق میمیرم

اگر خوابم،اگر بیدار!

اگر هستم ، اگر هوشیار!

در آغوشت نگاهم دار!

اگر کویرم ، اگر گلزار!

اگر هیچم ، اگر بسیار!

صدایم کن...

در آغوشت نگاهم دار!

تولد

خاك را به بازي مي گيرد،

بغضش مي تركد.

های های می گرید.

می خواهد انسان بیافریند.

می آفریند.

این از گلِ ساخته شده،هبوط می کند.

می آید می نشیند در رحم از گلِ ساخته شده ی دیگری.

و اندکی آرامش...

چشمانش را باز می کند.

آي اي مخلوق اينجا زمين است...

صداي گريه اش را مي شنوي؟

مي داند كه پاي بر چه سرايي گذارده

باز گريه مي كند.

مي خواهد همان گلِ باشد، در دستان خدا....

...فردا مي گريم

ميلادم تسليت!

دستان خدا را مي خواهم...

....

گلهای قشنگ با حکم روزگار باید از این سرا رخت بر کنند


و ما را در تنهایی و غم خود رها سازند


ای کاش من به جای آن گل خوش بو بودم


و تو ای بهترینم


چه سخت لحظات بی تو بودن را سپری می کنم


هر لحظه که می گذرد احساس می کنم تنها و تنها تر می شوم


دیشب سوار بر پرستو های خیال در شب طوفانی دلم به یادت بودم


نمی دانم چرا قاصدکها خبری از تو برایم نمی آورند


ای گل آرزوهای من


بدان که هر جا باشی


جایت در دل من هرگز خالی نخواهد شد


چون تو فرمانروای دل من هستی

تنهایی

تنهايی را دوست دارم زيرا بی وفا نيست ... تنهايی را دوست دارم زيرا عشق دروغی در آن نيست ... تنهايی را دوست دارم زيرا تجربه کردم ... تنهايی را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست .. . تنهايی را دوست دارم زيرا.... در کلبه تنهايی هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد.