اثر انگشت خدا
فرمود:خودت باید آنها را ترک کنی
از او خواستم فرزند معلولم را شفا دهد...
فرمود:لازم نیست روحش سالم است جسم هم که موقتی است
از او خواستم که لااقل به من صبر عطا کند...
فرمود:صبر حاصل سختی و رنج است عطا کردنی نیست آموختنی است
گفتم مرا خوشبخت کن...
فرمود:نعمت از من خوشبخت شدن از تو
از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند...
فرمود:رنج از دلبستگی های دنیا جدا و به من نزدیک ترت می کند
از او خواستم روحم را شاد کند...
فرمود:نه.تو خودت باید رشد کنی من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس می کنم تا بارور شوی
از خدا خواستم کاری کند از زندگی لذت ببرم...
فرمود:برای این کار من به تو زندگی داده ام
از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد من هم دیگران را دوست بدارم...
خدا فرمود:آها!بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد!؟!
در پشت ذهنت به خاطر بسپار که"اثر انگشت خدا بر همه چیز هست"